حج امسال، به‌واقع "حج تلخ و خونین" برای زائران بیت‌الله الحرام بود، از حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام گرفته تا کشته شدن زائرین در مراسم رمی جمرات که به نقل از "سعید اوحدی" رئیس سازمان حج و زیارت، بیش از 2500 نفر کشته در این حادثه خون‌بار وجود دارد. آنچه در وهله اول به ذهن هر انسانی تداعی می‌شود، بی‌نظمی، بی‌کفایتی و بی‌سامانی مسئولان برگزاری حج است، خاندانی که مدعی خادم‌الحرمین است، به‌جای تمرکز بر مدیریت هرساله حج، به دنبال پرورش و حمایت مالی از جریان‌های تکفیری همچون داعش است و در اوج مراسم حج، به فکر بمباران مردم بی‌دفاع و مظلوم یمن، ظلم به مردم بحرین و کمک تسلیحاتی به جریان معارض در سوریه است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، روایت "حاج میثم مطیعی" مداح اهل‌بیت، از حوادث قبل و بعد از واقعه خونین خیابان 204 در منا است؛ که به صورت تلفنی، زوایای این فاجعه را از مکه مکرمه، روایت کرده است.

 

بسیاری از حجاج در اثر تشنگی جان دادند/ سعودی‌ها مقابل اجساد می‌خندیدند

 

بر اساس سیاست سعودی‌ها، چادر حجاج ایرانی دوررترین مکان به رمی جمرات است

 

وی در ابتدا به محل قرار گرفتن خیمه حجاج ایرانی در دورترین نقطه سرزمین منا به رمی جمرات اشاره کرده و می‌گوید: وقتی ما از مشعرالحرام به منا رسیدیم، در چادرهای خودمان مستقر شدیم، عرف بر این است زمانی که حاجیان به منا می‌رسند، صبحانه‌ای می‌خورند و بعد از برداشتن سنگ‌ها و اندکی آب برای رمی به سمت جمرات حرکت می‌کنند، 

 

این نکته را مدنظر داشته باشید که دورترین چادرهای زائرین به جمرات، چادرهای ایرانیان است؛ یعنی در ابتدای منا و انتهای مشعر -جایی که مشعر تمام می‌شود و منا شروع می‌شود- از همان ابتدا چادرهای ایرانی‌ها است، یعنی دورترین نقطه ممکن به جمرات نصیب ایرانیان شده است؛ که قطعاً این هم از سیاست سعودی‌هاست که زائران ایرانی هم به‌زحمت بیشتری بیفتند و هم نتوانند با مسلمانان دیگر نقاط جهان ارتباط بگیرند. 

 

از سوی دیگر، همسایه‌های ایرانیان در صحرای منا، آفریقایی‌های غیر عرب‌زبان هستند که ارتباط‌گیری با این‌ها نیز نسبت به عرب‌زبانان، برای مردم ما سخت‌تر است؛ بنابراین این‌یک نکته که چادرهای ما با جمرات فاصله بسیار زیادی دارد و زائری که از عرفات آمده و شب عرفه در صحرای عرفات بوده و به عبادت پرداخته و در روز عرفه هم فعالیت زیادی در داشته است به صورت طبیعی خیلی خسته شده است (ضمن اینکه دعای عرفه امسال خیلی زودتر از موعد تعیین شده تمام شد چراکه گرمای هوا فوق‌العاده زیاد بود و برخی زائران ما در عرفات و هنگام دعای عرفه به دلیل اوج گرما و تعریق زیاد ازحال‌رفته و بی‌هوش شدند) بعد از عرفات هم خودش را به مشعرالحرام رسانده و با پای پیاده تا منا رفته است. بعدازآن هم باید برای رساندن خود از منا به جمرات فاصله طولانی را طی کند، بنابراین حجاج نیازمند نیرو توان زیادی برای رمی جمرات هستند و طبیعی است که نیروی جسمانی زائرین در اینجا تحلیل رفته است.

حال و هوای خیابان 204 قبل از وقوع حادثه عجیب و غریب بود

بسیاری از حجاج در اثر تشنگی جان دادند/ سعودی‌ها مقابل اجساد می‌خندیدنداز دیگر سو، میزان جمعیت حجاج نسبت به سال‌های گذشته به‌طور تقریبی نصف بود، بر اساس آمار عربستان امسال دو میلیون حاجی برای حج آمدند. حقیر سال 91 را نیز درک کردم که حج اکبر بود و اگر اشتباه نکنم جمعیت حدود 4 میلیون بود. وقتی عید قربان روز جمعه باشد اصطلاحاً حج اکبر نام دارد و خیلی از سعودی‌ها هم در موسم حج شرکت می‌کنند. غرض من از طرح این نکته این است که قطعاً مدیریت 2 میلیون زائر مشقتی ندارد و جز رژیم آل سعود هیچ‌کس در این اتفاق تلخ مقصر نیست

بنده به همراه دوستان حدود ساعت 7:30 از چادر بیرون آمدیم، از پله‌ها پایین رفتیم ولی پلیس سعودی و نیروهای امنیتی سعودی اجازه ندادند از خیابان‌های دیگر به سمت جمرات حرکت کنیم و با نیروهای پرتعداد خویش ما را به خیابان محل حادثه (خیابان 204) هدایت کردند؛ و به‌هیچ‌وجه اجازه ندادند که ما از سایر خیابان‌های موازی با خیابان 204 به جمرات برویم. شما اگر نقشه منا را نگاه کنید، خیابان‌های موازی به سمت جمرات وجود دارد ولی مابقی خیابان‌ها بسته بود؛ نه‌تنها اجازه ندادند وارد خیابان‌های دیگر شویم حتی شما نمی‌توانستید از داخل خیابان 204 به داخل کوچه‌ها یا معبرهای متصل به خیابان‌های موازی دیگر بروید تا وارد خیابان‌های دیگر شوید.

این خیابان از همان ابتدا وضع غیرعادی داشت. ازدحام زیاد زوار ایرانی، آفریقایی، هندی و پاکستانی و... مشهود بود، ازیک‌طرف راه به خیابان‌های موازی بسته‌شده بود و از سوی دیگر، جمعیت کثیری از حجاج بر اساس راهنمایی مأموران سعودی به سمت این خیابان سرازیر می‌شدند. بنده به همراه چندین نفر از عزیزان ازجمله "حاج‌آقا مرتضی طاهری" مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام و چهار نفر دیگر از دوستان بعثه مقام معظم رهبری شروع به پیمودن راه کردیم. ازدحام جمعیت بسیار بالابود و به‌کندی پیش می‌رفت و شاید بهترین تعبیر این باشد که از همان ابتدای خیابان تقریباً به‌صورت مورچه‌ای قدم برمی‌داشتیم.

ما مسیر را با این سختی شروع کردیم هنگامی‌که به نیمه‌راه رسیدیم، کم‌کم همه بی‌حال و کلافه شدیم، با اینکه اوایل صبح بود ولی دمای هوا فوق‌العاده بالابود و طبیعتاً آبی که به همراه خود آورده بودیم تمام شد؛ به‌جایی رسیدیم که جمعیت می‌ایستاد و حرکت نمی‌کرد. آن‌قدر حالمان بد شد که یکی از دوستان پیشنهاد داد به سمت چپ برویم. به‌سختی جمعیت را شکافته و با اینکه تمام راه‌های خروجی سمت چپ را بسته بودند ما یک روزنه خروجی پیدا کردیم و خلاص شدیم، وارد خیابان موازی خیابان 204 شدیم. به حدی این خیابان خلوت بود که بدون هیچ مزاحمت و ازدحامی توقف کردیم و حتی یکی از دوستان همان جا نذر امام جواد علیه‌السلام کردند و برای بقیه دوستان آبمیوه خریدند، توان ازدست‌رفته را به دست آوردیم و از این خیابان راحت و به‌سرعت و بدون هیچ‌گونه مزاحمتی به سمت جمرات حرکت کردیم، رفتیم و رمی شیطان کرده و برگشتیم.در واقع این وضعیت قبل از حادثه است، جمعیتی متراکم در خیابانی که انتهایش تنگ بود و به‌صورت مداوم جمعیت به آن تزریق می‌شد و مأموران سعودی هیچ تدبیری برای بستن خیابان از ابتدا و یا باز کردن انتهای مسیر نداشتند. تا اینجا شرایطی بود که ما با اینکه اتفاق اصلی را درک نکردیم از وضعیت آنجا دیدیم.